یکی از قدیمی ترین نظریه ها این است که تکنولوژی از طبیعت یا می آموزد و یا تقلید می کند [6] . بر این ا

ميراث نو با کندوکاو در آثار فکری و باورهای گذشتگان آن را با معیارهای نو در هم می آمیزد. بدین سان در پی برداشتی نو از میراث کهن و سازگار با تفکرات و زندگی امروز است. صفحه نخست پروفایل مدیر وبلاگ پست الکترونیک آرشیو وبلاگ عناوین مطالب وبلاگ نویسندگان مرتضي غياثي ناصر بيات نوشته های پیشین دی 1391 شهریور 1391 مرداد 1391 اسفند 1390 دی 1390 اسفند 1389 دی 1389 شهریور 1389 مرداد 1389 تیر 1389 خرداد 1389 اردیبهشت 1389 فروردین 1389 اسفند 1388 آرشیو موضوعی حرف نخست یادداشت سردبیر تاریخ فلسفه مکتبهای ادبی مشروطه ايراني فلسفه تکنولوژي آثار ادبي پیوندها نسخه پرشین بلاگ اطلاعات حكمت و معرفت گرداب فصل نو كتاب نيوز خبرگزاري كتاب ايران تنها تهی سرگردان سيماچه انجمن احیاگران فلسفه نو منبعي براي فلسفه و روانشناسي انجمن داستانی چوک
اگر بپذیریم فلسفه طبق تعریف سلرز [1] تلاش برای فهم مقولات حسی در کلیترین مفهوم آن باشد در می یابیم که فلسفه نمی تواند تکنولوژی را نادیده بگیرد. جامعه معاصر بسیار از تکنولوژی اثر پذیرفته است. این امر نه تنها از منظر اقتصادی که از جهت فرهنگی بسیار مهم است. در طول دو قرن اخیر فلسفه تکنولوژی بیشتر به تأثیر تکنولوژی بر جامعه پرداخته است. میچام [2] این نوع فلسفه تکنولوژی را به خاطر اینکه در ادامه علوم اجتماعی ecofan و انسانی قرار دارد فلسفه انسانی تکنولوژی [3] نام می دهد. علاوه بر این شاخه ی دیگری از فلسفه تکنولوژی وجود دارد که به خود تکنولوژی ecofan می پردازد. ecofan این مقاله بیشتر روی این دسته از فلسفه تکنولوژی تمرکز می کند که بیشتر جستجو در ادامه فلسفه علم است تا علوم اجتماعی و انسانی. رویکرد این مقاله تحلیلی [4] است سایر رویکردها هر چند ممکن هستند اما در اینجا بحث نمی شوند.
مقاله با نگاهی اجمالی به جنبه های تاریخی آغاز میشود سپس در مورد فلسفه تکنولوژی مدرن مقدمه ای ارائه می گردد و با گفتاری در باب جنبه های اخلاقی و اجتماعی تکنولوژی پایان می یابد. این مقاله پیشرفت تکنولوژی را به عنوان فرآیندی که به وسیله فعالیتهای مهندسی ایجاد و ادامه می یابد در نظر می گیرد همچنین معیارهای این پیشرفت ecofan کاملا بر اساس فعالیت های مهندسین است و بالتبع نتایج آن را هم در این چارچوب بررسی می کند.
یکی از قدیمی ترین نظریه ها این است که تکنولوژی از طبیعت یا می آموزد و یا تقلید می کند [6] . بر این اساس دموکریتوس [7] می گوید خانه سازی و نساجی اولین بار با تقلید ازخانه سازی پرستوها وتار تنیدن عنکبوتها اختراع شده اند.( شاید قدیمی ترین مدرک از نقش تقلید از طبیعت مربوط به هراکلیتوس [8] باشد.) ارسطو [9] این سنت را با ذکر مثالهای دموکریتوس تکرار می کند اما او فقط به این که تکنولوژی از طبیعت تقلید می کند اکتفا نمیکند. او در کتاب طبیعیات می گوید: " در بعضی موارد هنر آنچه را که طبیعت نمی تواند تمام کند کامل می کند و در بقیه موارد از طبیعت تقلید می کند . [10] "
دومین نظریه این است که بین اشیاء طبیعی [11] و مصنوعی [12] تفاوت اساسی هستی شناختی [13] وجود دارد. بر اساس نظر ارسطو در طبیعیات [14] اشیاء طبیعی اصول خود را در شکل گیری و حرکت درونی [15] دارند در حالی که دلیل شکل گیری مصنوعات اهداف بشری هستند که از نفس انسان سرچشمه می گیرند. محصولات طبیعی ( حیوانات و اندامهایشان گیاهان و چهار عنصر طبیعت) بر اساس علت غایی [16] درونی حرکت می کنند رشد می نمایند و تغییر می کنند و تولید مثل می نمایند. نیروی محرکه آنها اهداف طبیعت است. در طرف دیگر مصنوعات نمی توانند تولید مثل نمایند و بدون مراقبت ecofan و مداخله انسان پس از مدتی تغییر شکل یافته و به مواد طبیعی تجزیه شده و ناپدید می گردند. مثلا اگر تختخوابی چوبی دفن شود یا به خاک تجزیه می شود یا اینکه به چرخه طبیعت گیاهی خود باز می گردد. این نظریه که تفاوتی ecofan بنیادی میان محصولات طبیعی و مصنوعی ecofan وجود دارد اثری ماندگار داشته است. در قرون وسطا ابن سینا [17] از کیمیاگری به دلیل آنکه نمی تواند مواد ' اصیل [18] ' تولید کند انتقاد می نماید. حتی امروزه هنوز برخی اعتقاد دارند که مثلا بین ویتامین C طبیعی و مصنوعی تفاوت هست.
سومین رویکرد فلسفه تکنولوژی را می توان اعتقاد ارسطو در مورد چهار علت (علت فاعلی [19] علت غایی علت صوری [20] و علت مادی [21] ) در نظر گرفت. ارسطو نظریه خود را با اشاره به مصنوعات مانند خانه ها و مجسمه ها توضیح می دهد.
در پایان این قسمت لازم است ذکری از کاربرد ecofan وسیع تصورات تکنولوژیکی توسط افلاطون و ارسطو برده شود. افلاطون در رساله تیمائوس [22] جهان را به عنوان کار یک آفرینشگر [23] صنعتگر ecofan [24] می داند. شرح او از آفرینش پر است از تصاویر گرفته شده از تصورات تکنولوژیک مانند نجاری نساجی مدلسازی متالورژی ecofan و کشاورزی. ارسطو تشبیهات بسیاری از هنر و صنعت آورده تا بتواند علت غایی را در فرآیندهای طبیعی توضیح دهد. علیرغم انتقاد افلاطون و ارسطو از زندگی که فقط توسط صنعتگران اداره می شود هر دوی آنها شبیه سازی تکنولوژیک ecofan را جهت توضیح مدل مورد نظرشان از جهان ضروری یافته اند.
اگر چه در امپراطوری رم و دوران قرون وسطی پیشرفت تکنولوژیکی زیادی وجود داشت اما تفکر فلسفی در مورد تکنولوژی به همان میزان رشد نکرد. در کارهای جامع افرادی مانند ویترویوس [25] معمار (قرن اول پیش از میلاد) ecofan و آگریکولای [26] فلزکار بیشتر به جنبه های سودمند تکنولوژی و کمتر به جنبه های فلسفی آن پرداخته می شد.
در قلمرو فلسفه مدرسی [27] یک توجه ویژه ای به صنعت های مکانیکی وجود داشت. آنها به طور کلی با تقلید از طبیعت و محدود به آن بررسی شده بودند. این دیدگاه زمانی که کیمیاگری در حدود قرن دوازدهم دراروپای غربی [28] باب شده بود به چالش کشیده شد. بسیاری از نویسندگان کیمیا شناس مانند راجر بیکن [29] تمایل داشتند این گونه استدلال کنند که این فن انسانی حتی اگر به واسطه ی تقلید کردن از روال های طبیعی فرا گرفته شده باشد